هفت ماهه شدن آرسام جون
سلام عزیزم
سلام گلم
7 ماهه شدنت مبارک عشق من
البته با دو روز تاخیر اومدم ناناسی
عزیز دل مامان؛ مریض شده بودی، سرما خورده بودی، خیلی بد
خدا رو شکر الان بهتری
مامان فدات بشه؛ قربونت بشم می تونی بشینیاصلا دوست نداری دراز بکشی همش میگی بشینم
خیلی ناز میشینی
خب بریم سراغ عکس های ماه هفتم شما
انگشت شست پات و دهن کردی
مامانی هم شکار کرد
فدا يست گریه ت بشه مامان الهـــــــــــــی
تازه غذا خور شدی عشقم
فداش بشه مامانی
هوا خیلی سرد شده بود؛ تو خونه هم سرد شده بود؛ مامان شما رو این ریختی کرد
آتریسا جون و بردیم مهد؛ اومدیم خونه
فدا خنده ت بشم؛ نفس
قربون چشات بشم؛ تازه از خواب پا میشی این ریختی میشی
همیشه بخندی عزیزم
مریض شدی عشقم
داری میری دندونی آروین جون
آروین، پسر عمه ی شما
دندونیت مبارک عزیزم
حالت بد بود گلم؛ نمی تونستی عکس بگیری
صبح ، تازه از خواب پا شدی عشقم
فدات شم؛ خواب بودی تو ماشین
کلاه هم داشتی
موهات این ریختی شده
عشقم، نشستی
هفت ماهه ی من، الان کامل می تونی بچرخی
کامل میشینی و
کلی حرف های خوشگل میزنی