17 ماهه شدی نفسم
سلام پسرم
سلام نفسم
17 ماهگیت مبارک عزیزم
امروز
کلی شیرین زبونی جدید یاد گرفتی وروجکم
میای پیش بابا و میگی: بابا این چیه؟؟؟ بابا اینا واسه چیه؟؟؟
عاشق موزیک shake... shake آتریسا جونی... کنترل و میاری و میدی به من و دستای خوشگل کوچولوت رو میاری جلو و میبری عقب؛ یعنی این آهنگ و واست بذارم
با آبجی هم خیلی شیطونی و بازی میکنین
میگم: کلاغه میگه؟ شما هم فوری میگی: قار... قار
ببعی میگه؟ شما فوری میگی: بع... بع
زنبوره میگه: ویییز... ویییز
یاد گرفتی تا 4 بشمری عشقم
گوش و نشون میدی و میگی: گوش
چشم و دست و پا و دهن رو هم خوب خوب میشناسی
حالا بریم سراغ عکس های 17 ماهگی شما بووووسم
آخرین پیک نیک تابستونی؛ 31 شهریور
قربوووون نشستنت بشه مامان
آخرین روزی که موهات این مدلیه عشقم
بعد از ظهر همون روز واسه اولین بار رفتیم آرایشگاه
فدات بشم چقدر ناناز تر شدی
خیلی همکاری کردی، آقای آرایشگر کلی خوشش اومده بود
هی، مدل می داد به موهات
عروسک نازم، سوییشرت خوشگلت رو مامان جون واست بافته
دستشون درد نکنه
خرید پاییزی شما از تهران
مبارکت باشه نفس
جمعه ی پیش
عاشقتونم
لباس های خوشگلت هدیه خانم دکتر از همکارهای خوب دایی امیرحسین
دستشون درد نکنه
ماشالله چقدر بهت میاد آرسام م
مهرگان؛ کلاس زبان آبجی آتریسایی
شما در حال شیطونی
My Loves
تقریبا هم سنین عشق های من
پایان ترم 1 آی مت آتریسایی بود