30 ماهه شدی نفسم
سلام پسر قشنگم
عشق مامی؛ امروز 30 ماهه شدی
مبــــــــــــــــــــــــــــارک باشه
کلی عکس داری که باید واست بذارم، تقریبا سه ماهی میشه وقت نشده بود بیام سایت شما رو آپ کنم
الان خیلی شیرین زبون شدی؛ دست و پا شکسته فارسی رو داری یاد میگیری البته خوب متوجه میشی
و اما شیرین زبونی میکنی واسه من و بابایی و آتریسا جیگری به انگلیسی و دوست داریم هامت کنیم
چند تا شعر بلد شدی؛ ارتباط خیلی خوبی با بچه های دیگه برقرار میکنی؛ سریع دوست میشی؛ خودت رو معرفی میکنی و از اون میخوای خودش رو بهت معرفی کنه
بعد میگی: الان چیکار میکنی؟ میای بازی کنیم؟
البته همه رو به زبان شیرین انگلیسی... بعد من میگم فارسی بگو: بازی رو بلد شدی؛ میگی: بیا بازی
خب حالا بریم عکس های شما رو ببینیم
28 ماهگی آرسام جونم
جشن آموزشگاه موسیقی آتریسا جون
جشن عمو آرین واسه کوچولوها
و اولین پفکی که خوردی
تیپ شو
داری میری آتلیه
عکس های شمال
آخرین روزهای تابستان 97
صبح قبل از رفتن
چقدر آب بازی دوست داشتی آرسام م
بعد از آب بازی
باغ پرندگان فریدونکنار
باغ وحش بابلسر
خیلی دوست داشتی رو ای مدل دوچرخه هم بشینی
یه روز جمعه
پارک باباامان
فداش
واسه عکس ژست گرفتی
و یه روز پاییزی خوشگل
چند تا جشن کوچولو هم داشتیم که شما عکس نگرفتی؛ تولد بابایی، 5 آبان که با جشن هالوین یکی شد
جشن دندون کوچولوی آتریسایی که همین سه روز پیش افتاد
البته همش خودمونی بوده گلم فقط ما چهار تا؛ مثل همیشه