ماه پنج، آرسام، عشق قشنگم
سلام نفس مامانی
سلام آرسام م
خوبی گل قشنگم؛؛؛
این روزها خیلی خوب نیستی نانازم، دندون های خوشگلت خیلی اذیت میکنه؛ 10 روزی هست که همش تو خواب پا میشی و گریه میکنی
کلا بدخواب شدی، وقتی بیدار هم هستی همش با لثه هات درگیری نانازمهمه چی رو میخوای گاز بگیری، بعضی وقتها بی قراری میکنی عشق کوچولوی من
امیدوارم زودی دندون هات درآد تا راحت شی بوس من
آتریسا جون یزرگتر از شما بود 9 ماهگی در اومد، ولی شما با این علایم باید زودتر صاحب دندون بشی عزیزم
گل قشنگم یاد گرفتی دست هات رو بیاری بالا؛ یعنی بغلم کنین
به همه طرف غلت می زنی و می چرخی شیطونکم، با کمک می تونی بایستی نانازم
خب بریم سراغ عکس های ماه 4 شما
این عکس ها واسه قبل از کچل شدنت هستش نانازم
از اینجا کچلی مامی شدی نفسم
عزیزم، هوا اون روز خیلی سرد شده بود
اولین روز سرد پاییزی
مامان فدای خوابیدن خوشگلت بشه الهـــــــــــــــــی
مامای بمیره واسه خنده ت
نفس
زبونت و بخورم، آره ناناسی
عزیزم؛ آتریسا جون داشت ماشین سواری میکرد؛ یهویی گفتش که مامانی بیا داداشی رو هم بذاریم پشت فرمون؛ اولش ترسیدم... آخه هنوز کوچولویی
کمربندت رو بستم، دیدم خوشت میاد، ولی هنوز نمی تونستی خودت و بگیری این ور و اون ور میشدی نانازم
اینجوری شد که شما واسه اولین بار ماشین سواری کردی عشقم
به چی فکر میکنی بوس من
بابایی اومد؛ واسه بابا اینجوری میخندی آرسام جونم
روز عاشورا ست گلکم
با آبجی آتریسا