دوازده ماهگی آرسام جوووونم
سلام
آرسام م
بوس بوسم، کلی حرف های خوشگل یاد گرفتی میگی: از همه خوشگلتر و شیرین تر اینکه یاد گرفتی، میگی: آتریسا
خیلی ناناز میگی عشقم
یاد گرفتی دست میزنی و میگی: دست دست
همین که آهنگ شاد میشنوی یا دست میزنی یا نی نای میکنی
گل قشنگم بای بای کردن هم بلدیبا دست راستت بابای میکنی؛ هروقت کسی بگه بابای، از تلویزیون هم که پخش بشه بابای میکنی عشقم
امروز کنترل تلویزیون و دیدی بعد به من نگاه کردی و گفتی جیزه؛ منم خنده م گرفت و گفتم آره عشقم کنترله ولی چیه؟
شما گفتی: جیییزه
بعضی وقتها که خیلی گشنه ت باشه، معمولا واسه شام بعد از خواب سرشبت، موقع خوردن غذا میگی: آوووم؛ دوست دارم اون موقع گازت بگیرم
عشق قشنگم 20ام همین ماه آرین کوچولو پسر عمه فرانک بدنیا اومد، مثل شما و آتریسا جون و داداشی گلش آرتین جون اردیبهشتی شد
خب بریم سراغ عکس های این ماه شما
یه روز جمعه؛ باغ باباجون
فدا خنده ت بشه مامانی؛ لوووس من
با آتریسا جون رفتین پایین اطاق بازی، دارین بازی می کنین
عاشق این عکستم
قربووون اخمت بشم
با اون قیافه ی جدیت
دورت بگردم
واسه تولدت میخوام خودم کیک درست کنم
این یکی تمرینی بود
صبح، تازه از خواب پا شدی
همیشه بخندی نفسم
واکسن 1 سالگی شما رو باید دوشنبه هفته بعد بزنیم