.: آرسام جووووووونم؛؛؛ تا این لحظه ، 11 ماه و 11 روز سن دارد :.
سلام پسرم
سلام آرسام م
امروز
عزیز دلم چند روزی هست که خودت می تونی از صندلی یا مبل بگیری و بلند شی و بایستی، نفسم
نشستنی رفتنت هم که خیلی بانمکه؛ خیلی سریع باسن کوچولوت و میکشی و همه جا میری
هر چیزی رو هم که مامانی قبلا گفته جیزززه، میگی: جیزززه و بعد دست میزنی و به من نگاه میکنی
عشق قشنگم یاد گرفتی و میگی: آبجی... دیگه آجی نمیگی کامل میگی بوس من
اسم آتریسا جونم رو هم یاد گرفتی، بعضی وقتها یهویی میگی: آتریییسا
عزیز و عزیزم رو هم میگی نفسم
پریشب تولد آبجی آتریسایی بود و کلی بهتون خوش گذشت؛ آتریسا جون 4 ساله شد عشق من
4 سالگیت مبارک عشق من
فداتون بشم من
قربوون خنده ی خوشگلت بشم من
آرسام شیطون مامان، خب بریم عکس های امروز شما رو هم ببینیم
تازه از خواب پا شدی، سرت عرق کرده بود مامانی با سشوار شما رو خشک کرد
مثل همیشه میگی سشوار رو بده من
سلندپیتی مامانی دیگه
آتیش من، می خوای دهن کنی چه جوری نگاه میکنی منو
ظهر بابایی تو آشپزخونه بود از صندلی گرفتی و ایستادی
فدا خنده ش بشم من