یک سال و یک ماه و یک روزه شدی بوس بووووسم
سلام پسر قشنگم
سلام آرسام جونم
امروز
عزیز دلم کلی کلمه ی جدید یاد گرفتی و میگی
همین که پارک میری، تاب و که میبینی فوری میخونی؛؛؛ تاب... تاب
آب میخوای شیرین میگی: آب؛ بعضی وقتها هم میگی: آبه
عشقم یخچال و اینقدر شیرین میگی که دوست دارم گازت بگیرممیای کنار یخچال؛ میگی: یخچال... جیزه
گوجه هم که دیگه عاشقشی ببینی فوری میگی: گوجه... یه دونه هم باید دستت بگیری
توپ هم میبینی فوری میری سمتش و میگی: تاپ...تاپ و خیلی قشنگ میاری بالا سرت و پرتاب میکنی
تنبل من هنوز می ترسی تنهایی راه بری، از مبل میگیری و می دویی یا دست مامان و بابا رو میگیری ولی هنوز تنهایی می ترسی
ناناسی بریم عکس های این ماه شما رو ببینیم
شما عاشق تاب بازی؛ آتریسا جونم هم عاشق تاب دادن شما
قربون خنده ت بشم
شب، هنر بابایی؛؛ موهات و این مدلی درست کرده
بعد از حمام
فدا لبهاش بشم من
آتریسایی چادر شما رو باز کرده مال خودشو جمع کرده،
یه وقت شما نری تو چادرش
آتیشه دیگه
دوستون دارم
مشهد؛ همین هفته پیش
همین امروز، چند ساعت پیش
با آتریسایی رفتین طبقه پایین؛ اتاق بازی