آرسام جوووونم؛آرسام جوووونم؛، تا این لحظه: 8 سال و 1 روز سن داره

پسر اردیبهشتی ما

اولین دندون خوشگل آرسام جون ما

سلام  آرسام جونم عزیزدلم؛ عشق قشنگم ، اولین دندون خوشگلت مبارکه نفس امروز .: آرسام جووووووونم؛؛؛ تا این لحظه ، 5 ماه و 24 روز سن دارد :.  شما صاحب یه دندون کوچولو موچولو شدی عزیزم چند روزی بود خیلی خیلی اذیت میشدی، پریشب خیلی خیلی درگیر دندونات بودی ؛ تقریبا 20 روزی بود همش درگیر بودی ولی پریروز خیلی گریه میکردی من هم خیلی ناراحت بودم؛ کم کم داشتم نگران ت میشدم امروز وقتی می خوای با لیوان آب بخوری؛ صدای دندون خوشگلت می یاد که می خوره به لیوان، عزیز دلم همش با خودم میگم، مامان فدات شه چقدر درد کشیدی از خدای مهربون میخوام که بقیه دندونای خوشگلت راحت تر در بیاد عشقم شیر خوب نمی ...
20 آبان 1395

آرسام عزیزم و تولد بابایی

سلام پسر قشنگم سلام نانازم دیروز تولد بابایی بود دیشب یه جشن کوچولو گرفتیم و به بابایی تبریک گفتیم آتریسا جون خیلی ذوق داشت، همش میگفتش که آخه کی جشن میگیریم  و شما هم با کنجکاوی زیاد به همه چی نگاه میکردی و مثل آبجی ذوق می کردی چند تا از عکس های شما فدای دو تا عشق کوچولوم بشم من شما رو گذاشتم پایین تا بابایی و آتریسا جون شمع ها رو فوت کنن  منم فیلم بگیرم یهویی دیدم شما هاج و واج به ما نگاه میکنی این روزها خیلی شیطون و کنجکاو شدی، دوست داری از همه چی سر درآری هر صدایی که میشنوی فوری به سمتش برمیگردی و می خوای ببینی چیه ...
6 آبان 1395

آرسام 5 ماه و 5 روزه

آرسام عزیزم عشق کوچولوی من  امروز .: آرسام جووووووونم؛؛؛ تا این لحظه ، 5 ماه و 5 روز سن دارد :. الهی مامان فدات شه؛ شیطون من، وقتی از خواب بیدار میشی و آبجی رو میبینی یه خنده ی خوشگل رو لب هات میشینه و به آبجی نگاه میکنی یا صداش میزنی تا اون هم بیدار شه عاشق شیطونی با آتریسا جونی این عکس های شما واسه همین امروزه قبل از بیرون رفتن قربون خنده های خوشگل پسر خوشتیپم بشم الهــــــــــی از خدای مهربون می خوام که همیشه مراقبت باشه، عشقم همیشه سالم و سلامت باشی گلم ...
1 آبان 1395

آرسام پنج ماهه ی ... شیرین

سلام مامانی سلام عزیزم امروز .: آرسام جووووووونم؛؛؛ تا این لحظه ، 5 ماه سن دارد :.  5 ماهگیت مبارکت باشه عزیزم دوستت دارم هر سه تایی دوستت داریم عزیزم گل خوشگل من؛ امروز با آبجی آتریسا رفتیم پارک، آخه تو خونه حوصله ش سر میره شما هم تو ماشین خوابت برد و تا آخر هم تو کالسکه خواب بودی البته من تکونت میدم؛ آخه اگه کالسکه ت تکون تکون نخوره،زودی بیدار میشی عشقم عسل خونه ی ما از دیشب یاد گرفتی و میگی د... د... عزیزم خیلی قشنگ میگی دوست دارم هامت کنم، وقتی اینجوری میگی د... د... حرفهای دیگه هم میزنی ولی به زبون خودت، عشقم امروز صبح، قبل از رفتن به پارک ...
26 مهر 1395

دیروز و امروز شما

آرسام م  عزیزم دیروز حمام رفتی؛ موهای خوشگلت یه کوچولو دراومده نانازم   بعد از حمام؛ شما فدات شم؛ دستات اینجوری میشه یعنی یکی بغلم کنه با این شلوار بیرونیت؛ توپولی شدی بخوریمیت عزیزم امروز صبح شماست نانازم تازه از خواب بیدار شدی اینو دهن میکنی خوشت میاد آرسام شیرین من دوستت دارم آتریسا جون گفت بریم ماشین بازی فقط به خاطر شما میگفت؛ آخه همش داشت با کنترل رانندگی میکرد، شما هم ذوق میکردی فدا خنده ت بشه مامی امروز خیلی بهتر نگه میداشتی خودت رو عشقم کم کم می خوای خودت بشینی نفس ...
24 مهر 1395

ماه پنج، آرسام، عشق قشنگم

سلام نفس مامانی سلام آرسام م خوبی گل قشنگم؛؛؛ این روزها خیلی خوب نیستی نانازم، دندون های خوشگلت خیلی اذیت میکنه؛ 10 روزی هست که همش تو خواب پا میشی و گریه میکنی کلا بدخواب شدی، وقتی بیدار هم هستی همش با لثه هات درگیری نانازم همه چی رو میخوای گاز بگیری، بعضی وقتها بی قراری میکنی عشق کوچولوی من امیدوارم زودی دندون هات درآد تا راحت شی بوس من آتریسا جون یزرگتر از شما بود 9 ماهگی در اومد، ولی شما با این علایم باید زودتر صاحب دندون بشی عزیزم گل قشنگم یاد گرفتی  دست هات رو بیاری بالا؛ یعنی بغلم کنین به همه طرف غلت می زنی و می چرخی شیطونکم، با کمک می تونی بایستی نانازم خب بریم سراغ عکس های م...
24 مهر 1395

آرسام جونم، کچل شدی........

سلام آرسام م سلام کچلم خوبی مامانی، عشق کوچولوی من چند وقتی هست که می خواستیم موهای خوشگلت رو کوتاه کنیم تا مرتب بشه؛ آخه بعضی جاهاش ریخته بود و کوتاه تر از جاهای دیگه بودن؛ دوشنبه شما رو بردم آتلیه تا عکس های دوره ای 4 ماهگی شما رو خاله بگیره، دیروز از بابایی پرسیدم؛ چیکار کنیم ؟؟؟ موهای آرسام جونم و کی کچل کنیم بابایی گفتش که یه روز ی از همین روزها باید این کار رو انجام بدیم. منم کلی فکر کردم و وقتی بابایی رفت مغازه؛ شما هم بیدار شدی، دست به کار شدم؛ یه ساعتی مشغول بودم، البته با کمک آبجی خوشگله ی شما؛ اگه آتریسا جون حواس شما رو پرت نمی کرد نمی تونستم زنگ زدم به بابا و گفتم برو تو تلگرام و عکسی که می فرستم و ببین ...
8 مهر 1395

آرسام م واسه اولین بار چرخیدی؛ عشق من

سلام بوس من سلام عزیزم آرسام م دیروز صبح گذاشته بودمت داخل تشک بازیت تا غذا رو آماده کنم یه لحظه نگاه کردم ببینم چیکار میکنی؛ دیدم داری غلت میزنی تا بچرخی و بیای رو دستای خوشگلت موفق شدی و واسه اولین بار اومدی رو دستای نانازت، عزیزم بعد ازظهر هم دوباره تکرار کردی گلم  فدات بشم عزیزم عشق خوشگلم بریم سراغ عکسای خوشگلت دور اونجوری نگاه کردنت، بگردم شیطون من، جدیدا همش میگی بشینم ببین... رو پاهای منی، میگی بذار بشینم فدا خنده ت بشه مامانی همین الان از حمام اومدی بیرون نانازم خ...
5 مهر 1395

آرسام 4 ماه و 4 روزه ی مامان

عزیز دلم بوس من امروز .: آرسام جووووووونم؛؛؛ تا این لحظه ، 4 ماه و 4 روز سن دارد :. نفسم، از پریشب سرما خوردی الهی مامان بمیره واست؛ خوب نمی تونی شیر بخوری فعلا فقط قطره بینی واست میریزم عشقم؛ ایشالله که زودی خوب شی مامانی همین الان بیدار شدی و شیطونی میکنی نانازم اینجوری دورت بگردم فدا ژستت بشه مامان فدا اخمش بوس بوسم، آتریسایی و بابایی خوابن  شما هم بیا رو پای مامان بخواب خب بریم دیگه؛ آتریسا جون و بابایی بیدار شدن ...
30 شهريور 1395

آرسام 4 ماهه ی مامان، واکسن زده

عزیزدلم سلام خوبی مامانی عشقم، آتریسا جون از دیروز خیلی بد سرما خورده؛ کلی مراقب بودیم که یه وقت به شما منتقل نکنه، آخه امروز باید واکسن میزدی عزیز دلم دیشب از بابایی خواستم روروک ت رو بیاره تا شما رو بذاریم داخلش البته فقط رو حالت رست میذارمت عزیزم، میگن خوب نیست این روزها خیلی از اینکه رو زمین دراز باشی بدت میاد دوست داری مثل ما نشسته یا تو بغل باشی امروز که با دایی امیرحسین حرف میزدم گفتش که؛ واسه اینه که دید چشمای خوشگلت خیلی بهتر شده و دوست داری مثل بقیه همه چی رو ببینی عزیزم همین چند ساعت پیشه گلم؛ بعد از واکسن عزیزم تلاش میکنی بخوریش با آبجی خوشگلت که خیلی مری...
27 شهريور 1395